هانیه وهابی - کتاب «بچهمثبت مدرسه» داستانی خواندنی از یاسر عرب دربارهی مدرسه است. داستان از زبان دو دوست نوجوان به نامهای یاشار و محسن روایت میشود که در دههی ۶۰ به مدرسه میرفتهاند.
یاشار دانشآموزی شرور و بازیگوش و پرجنبوجوش است، اما به جای خودش دلسوز و مهربان هم میشود. او دوستی به نام محسن دارد. آنها بعد از اخراج شدن یاشار از مدرسه، با هم دوست میشوند و دوستی خوب و اتفاقاتی جالب را رقم میزنند.
«بچهمثبت مدرسه» در عین داستانی بودن، به فضای زندگی و نظام آموزشی دهههای ۶۰ و ۷۰ هم میپردازد. در قالب این داستان، میتوان نقد نویسنده به اوضاع و شرایط اجتماعی را هم بررسی کرد.
بخشی از کتاب:
بازرسی ماهیانه بود و من هم مثل بچههای دیگه از روز و ساعت بازرسی بیخبر بودم. ناظم محترم آخرهای کلاس ریاضی پیداش شد. دوشنبه بود و بهشدت قرمز!
دوشنبهها ریاضی داشتیم و به همین مناسبت دوشنبه قرمز بود، قرمز آژیری! بعد از چند لحظه پچپچ و خنده، معلم ریاضی، در اوج بیرحمی، ما رو با ناظم تنها گذاشت.
ناظم آدم عجیبی بود. عینک دودی بزرگی به چشم داشت.